English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5876 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
screen U دیوار تخته حفاظ
screened U دیوار تخته حفاظ
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
screens U دیوار تخته حفاظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
wainscot U تخته جهت پوشش دیوار
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
wainscots U تخته جهت پوشش دیوار
boards U برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
planking U تخته پوشی تخته بندی
plywood U تخته لایی تخته چند لا
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
plank U تخته تخته کردن
safeguards U حفاظ
bleakest U بی حفاظ
bleak U بی حفاظ
bleaker U بی حفاظ
safeguarding U حفاظ
awnings U حفاظ
safeguarded U حفاظ
bleakly U بی حفاظ
safeguard U حفاظ
umbrellas U حفاظ
mantelet U حفاظ
sheltered U حفاظ
shelter U حفاظ
shelterless U بی حفاظ
sconce U حفاظ
coverture U حفاظ
unsheltered <adj.> U بی حفاظ
protected U در حفاظ
sheltering U حفاظ
shelters U حفاظ
disposed U بی حفاظ
awning U حفاظ
covers U حفاظ
umbrella U حفاظ
cover U حفاظ
coverings U حفاظ
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
magnet keeper U حفاظ اهنربا
metal conduit U لوله حفاظ
hangars U پناهنگاه حفاظ
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
magnetic shield U حفاظ مغناطیسی
hangar U پناهنگاه حفاظ
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
overhead cover U حفاظ بالای سر
fender U نرده حفاظ
exposes U بی حفاظ گذاردن
guardrail U سیم حفاظ
expose U بی حفاظ گذاردن
conduit U لوله حفاظ
shelterer U دارای حفاظ
biological shield U حفاظ زیستی
snow fence U حفاظ برف
sight defilade U حفاظ مگسک
dunnage U حفاظ کالاها
soft missile base U سکوی بی حفاظ
spillway apron U فرش حفاظ
defilade U حفاظ مانع
shielding U حفاظ کشیدن
protective plating U حفاظ فلزی
take cover U حفاظ گرفتن
protective cover U روپوش حفاظ
conduits U لوله حفاظ
heat shield U حفاظ حرارتی
exposing U بی حفاظ گذاردن
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
magnetic screening effect U اثر حفاظ مغناطیسی
conduit bushing U بوش لوله حفاظ
conduit elbow U زانویی لوله حفاظ
goggles U عینک حفاظ دار
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
shields U حفاظ پیدا کردن
shields U حفاظ پوشش محافظ
shield U حفاظ پیدا کردن
shield U حفاظ پوشش محافظ
conduit bushing adapter U تبدیل لوله حفاظ
shell U عامل محافظ حفاظ
hull down U بدنه پشت حفاظ
shelling U عامل محافظ حفاظ
scabbards U حفاظ غلاف کردن
scabbard U حفاظ غلاف کردن
shells U عامل محافظ حفاظ
facadism U حفاظ جلو ساختمان
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
rigid metal conduit U لوله حفاظ سخت
hang up <idiom> U حفاظ ،محکم کردن
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
fiber conduit U لوله حفاظ فیبری
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
protected U در پشت حفاظ دارای جان پناه
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument with magnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
haul defilade U تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
instrument for electrostatic screening U دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
curtains U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
fences U دیوار
fence U دیوار
bulkhead U دیوار
counter-scrap U دیوار
wall U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
coping U سر دیوار
partitions U دیوار
face wall U دیوار بر
walls U دیوار
walls have ears U دیوار
bulwark U دیوار
cope U سر دیوار
partition U دیوار
wellhead U سر دیوار
bulwarks U دیوار
bulkheads U دیوار
alignment frontage U بر دیوار
f. with the woll U دیوار
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
bearing wall U دیوار باربر
gable wall U دیوار سنتوری
render a wall U استرکشی دیوار
retaining wall U دیوار ضامن
front wall U دیوار جلو
gable wall U دیوار لچکی
bearing wall U دیوار بارگیر
retaining wall U دیوار حائل
poster U دیوار کوب
sea dike U دیوار ساحلی
counterfort U دیوار تقویتی
cranny U شکاف دیوار
cross wall U دیوار همبر
spine wall U دیوار اساسی
curtain wall U دیوار پردهای
cut off U دیوار اببند
cut off wall U دیوار جداکننده
dike U دیوار مانع
decorated wall U دیوار تزیینی
counterfort U دیوار تکیه
common wall U دیوار مشترک
sleeper wall U دیوار کرسی
seawall U دیوار یا سد دریایی
septate U دیوار دار
shear wall U دیوار برشی
posters U دیوار کوب
wall lining U پوشش دیوار
clay wall U دیوار چینه
side wall U دیوار پهلویی
sidewall U دیوار پهلویی
cobwall U دیوار کاهگلی
petard U بمب دیوار کن
batter of a wall U شیب دیوار
cordon U سرپوش دیوار
non bearing wall U دیوار تیغه
non load bearing wall U دیوار تیغه
key wall U دیوار اب بند
inwall U دیوار گرفتن
one brick wall U دیوار یک اجره
outer wall U دیوار خارجی
niches U تو رفتگی در دیوار
embankment U دیوار خاکی
embankments U دیوار خاکی
quays U دیوار ساحلی
quay U دیوار ساحلی
enclosures U دیوار حصارکشی
mason up U ساختن دیوار
murals U دیوار نما
mural U دیوار نما
load bearing wall U دیوار حمال
load bearing wall U دیوار باربر
niche U تو رفتگی در دیوار
outwall U دیوار بیرونی
cordons U سرپوش دیوار
an interstice in a wall U ترک در دیوار
guide bank U دیوار هادی سد
gravity wall U دیوار وزنی
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1گج
1The motherboard is also often referred to as the main board.
2crucification
1heterocysts
0دیوار کله راسته در چه مکان هایی استفاده می شود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com